تاریخچه و تکامل تولید بهنگام
تاریخچه و تکامل تولید بهنگام
JIT یک فلسفه مدیریت ژاپنی است که از اوایل دهه 1970 در بسیاری از مؤسسات تولیدی ژاپن مورد استفاده قرار گرفت. این فلسفه اولین بار توسط «تائیچی اونو» در شرکت تویوتا بهعنوان ابزاری برای برآورده ساختن خواسته مشتری با حداقل تأخیر معرفی و به کارگرفته شد. به همین دلیل تائیچی اونو اغلب پدرنظام بهنگام نامیده میشود.کارخانههای تویوتا اولین محلی بودندکه نظام بهنگام در آن مطرح گردید. این نظام در بحران نفتی سال 1973 موردحمایت وسیعی قرار گرفت و پس ازآن توسط بسیاری سازمانهای دیگر انتخاب گردید.
JIT در آغاز بهعنوان روشی برای کاهش سطوح موجودی انبارهای ژاپنی مطرح بود.امروزه JIT به یک فلسفه مدیریتی شامل مجموعهای از علوم و در اختیار گرفتن یک سری جامع از اصول و تکنیکهای تولید گسترش یافته است. تولید بهنگام درصورتیکه به شکل مناسب دریک سازمان به کارگرفته شود ظرفیت تقویت مزیت رقابتی سازمان را در بازار به شکل اساسی با کاهش اتلافها و بهبود کیفیت محصول و بهرهوری تولید دارا خواهد بود.
در ژاپن زمینههای فرهنگی قوی در ارتباط با ظهور JIT وجود دارد. اخلاق کار ژاپنی یکی از این عوامل است.اخلاق کار ژاپنی دربرگیرنده نظریات زیراست:
· کارکنان دارای انگیزه قوی برای دنبال نمودن بهبود دائمی وبرتری نسبت به آنچه که هم اکنون وجود دارد هستند.
· شرکتها برکارگروهی شامل ترکیب استعدادها و تقسیم دانش، مهارتهای حل مشکلات، ارائه نظرات و دستیابی به یک هدف مشترک تأکید دارند.
· کار و تلاش بر استفاده از اوقات فراغت مقدم است.
· کارکنان تمایل دارند که در تمام دوران شغلی خود دریک شرکت بمانند.
· حس برابری و تفکر کار گروهی به میزان بسیار بالا در ژاپنی وجود دارد.
علاوه بر این JIT بهعنوان وسیلهای برای دستیابی به بالاترین سطوح بهکارگیری منابع محدود موجود خود شناخته شد.
چند مشخصه فرهنگی ژاپنی مناسب که ممکن است با JIT مرتبط باشند به شرح زیراست:
· مدیریت JIT این امکان را به مدیریت میدهد که تقاضای مشتری را بدون توجه به سطح تقاضا برآورده نماید.
· مقدار زمان حدفاصل بین ورود مولد،فرایند و مونتاژ محصول نهایی برای مشتریان با تکنیک های تولید JIT حداقل می شود.
· JIT امکان کاهش در مواد اولیه،کار در جریان ساخت و موجودی کالاهای ساخته شده را فراهم آورد.
· تکنیکهای تولید JIT برای نگهداری قطعات استفاده میکند.
· یکی از اجزای تولید JIT نیازمند آن است که کارخانه تمیز باشد.
· تولید بهنگام از علائم نمایان برای نشان دادن وضعیت ماشینآلات استفاده میکند.
هنگامیکه اصطلاح « JIT=JUST IN TIME» برای اولین بار در فرهنگ مدیریت استفاده شد میتوانست معنای مختلفی برای افراد مختلف داشته باشد.سیستم تولیدی JIT ازنظر اینکه در جهت کاهش ضایعات گام برمیدارد،یک رویکرد مدیریت عملیاتی و از این نظر که یکی از اهداف آن بهبود کارایی و کیفیت است،یک رویکرد مدیریت تکنیکی به شمار میرود.از طرفی بعضیها آن را به دلیل اینکه سیستم تولیدی JIT یک مفهوم تولید جامع است رویکرد استراتژیک نامیدهاند.در عمل سیستم تولیدی JIT قبل از آنکه رویکرد عملیاتی تکنیکی و یا استراتژیک باشد یک راهکار برای تسهیل عملیات است. هدف اصلی سیستم تولیدی JIT میتواند حاوی یک سری اصول شناختهشده موردنیاز برای موفقیتهای عملیاتی شرکتهایی باشد که دارای رقبای زیادی هستند.این اصول از ژاپن شروع شد و بعدها در ایالاتمتحده در جهت مدیریت موجودیها رشد پیدا کرد. این اصول بعدها در سایر جنبههای مدیریت مثل مدیریت تولید، مدیریت کیفیت بکار گرفته شد. همانطور که موفقیت سیستم JIT به عوامل داخلی سازمان بستگی دارد به مشارکت عوامل خارج از سازمان مثل فروشندگان و عرضهکنندگان مواد نیز نیاز است. در طول دهه 1980 تأکید اساسی بیشتر بر روی منابع انسانی سیستم JIT و همچنین محیطی بود که عوامل انسانی در آن کار میکنند.لذا در این زمان JIT بر روی کارکرد خدماتی واداری توسعه پیدا کرد. ازنظر رویکرد مدیریت تولید سیستم تولیدی JIT به این معنی است که خرید مواد خام و سایر قطعات تولید فقط درزمان مصرف این مواد قطعات در فرایند تولید از فروشندگان تحویل شوند.و از طرفی تولید زمانی انجام خواهد شد که سفارش گرفته شود به همین خاطر این سیستم تولید را اصطلاحاً «سیستم کشش تولید-تقاضا» نیز نامیدهاند،زیرا تا مشتری تقاضا نکند تولیدی انجام نمیشود لذا عکس سیستم تولیدی سنتی است که در آن مواد تا حد ممکن به فرایند تولید تزریق می شود و فرایند نیز تا حد ممکن تولید میکند.این رویکرد دارای اصول متعددی است. اگر شرکتی بخواهد این رویکرد را در فرایند تولید خود به کاراندازدبایستی تمام این اصول را تا حدامکان پیاده کند:
· تهیه فهرست وجدول تولید روزانه.
· تهیه یک جدول تولیدی که ازقابلیت انعطاف برخوردار باشد.
· به کارانداختن سیستم کشش تولیدتقاضاوحذف ضایعات.
· بهبود و توسعه میزان انعطاف تغییرات انواع محصولات.
· بهبود و توسعه ارتباطات فکری کارکنان تولید.
· کاهش هزینههای راهاندازی تولیدی.
· دادن اختیارات به کارگران تولید،در جهت تعیین جریان تولید.
· تهیه جدولی برای مواقعی که تولید درکمترازظرفیت کامل است.
· افزایش استانداردهای پردازش وتولیدمحصول.
· شناسایی مداوم واصلاح همه مشکلات مدیریتی تولید.