طرح نو- فصل 1:قرن طراحان بخش اول هارتموت اسلینگر (قسمت 2)
طرح نو
فصل 1:قرن طراحان
بخش اول هارتموت اسلینگر (قسمت دوم)
این طراح به استیو جابز جوان گفت که کامپیوترهایش زشتند...
و آنچه بعدا اتفاق افتاد اپل را تا ابد تغییر داد.
نمونه دیگری از طرح های اولیه اسلینگر که می تواند جد آی واچ باشد!
سوال: در مورد سختی کار با استیو جابز چه نظری دارید؟
اسلینگر: به نظر من تصویری که از استیو نزد عموم درست شده خیلی غلط است. و خیلی حرف و حدیث وجود دارد و بر اساس نظرات شخصی افراد و خیلی موردی است. او آدم خیلی اصیل و با استعدادی بود، چیزهایی را می توانست ببیند که دیگران نمی توانستند ببینند. خیلی آدم شجاعی بود و در قید و بند منیت خودش نبود، خلافیت را قبول می کرد و به آن احترام می گذاشت. او می گفت" چیزی که من نمی توانم انجام بدهم، تو انجام بده". این چیزی بود که من از استیو یاد گرفتم: من نمی توانم همه کارها را انجام دهم و برای انجام دادن آنها باید کس دیگری را به عنوان شریک بپذیرم. استیو واقعا آدم باهوشی بود. وقتی عصبانی می شد به دلیل این بود که حماقت را نمی توانست تحمل کند و نمی توانست نادرستی و پر مدعایی را قبول کند. او ایردات خود را داشت و هنوز عده ای به دلیل آنها غر می زنند ولی حقیقتا آدم خوبی بود.
سوال: شما اپل و استیو جابز را درمقایسه با دیگر شرکت های فن اوری بزرگ چگونه می بینید؟
اسلینگر: خیلی روشن است که رهبران بسیاری از شرکتهای بزرگ برای اینکه در آینده چه باید کرد هیچ ایده ای ندارند. استیو می توانست آینده دراز مدت را ببیند ونه فقط آینده نزدیک را. این خیلی مهم است. اتفاق خوبی که افتاد این بود که در سالهای 1982 تا 1984 اپل در بحران بود و بنابراین روشن بود که مکینتاش به تنهایی کار زیادی نمی توانست انجام دهد اگر بر آن تغییراتی صورت نمی گرفت. اپل نیاز به یک انقلاب داشت و موفق هم شد.
سوال: درباره اوضاع کنونی سیلیکون ولی چه نظری دارید؟
اسلینگر: سیلیکون ولی خلاق ترین جا روی کره زمین است. اما وقتی مردم خیلی به سرعت خیلی ثروتمند می شوند بی اعتدالی نیز وجود خواهد داشت. بعضی از شرکت های صاحب شبکه های اجتماعی بیش از پیش به سو استفاده از اطلاعات خصوصی مردم می پردازند و امید دارند که در ازای میلیاردها دلار توسط شرکت های بزرگ جمع آوری اطلاعات خریداری شوند. وقتی حرص و طمع با زرق و برق و چیزهای جعلی جمع می شوند حباب ناپایداری درست می شود: افراد زیادی می خواهند پولدار شوند بدون اینکه چیز معنا داری برای مردم انجام دهند، یک چیزی برای پیشرفت و بهبود وضع زندگی. استیو بر پول متمرکز نبود او عاشق محصولات بود.
سوال: در مورد آی واچ که به زودی وارد بازار خواهد شد چه نظری دارید؟ برای اینکه موفق شود به چه چیزی احتیاج دارد؟ (توجه داشته باشید که این مصاحبه پیش از ارایه آی واچ انجام شده است)
سیلیکون ولی خلاق ترین جا روی کره زمین است. اما وقتی مردم خیلی به سرعت خیلی ثروتمند می شوند بی اعتدالی نیز وجود خواهد داشت. بعضی از شرکت های صاحب شبکه های اجتماعی بیش از پیش به سو استفاده از اطلاعات خصوصی مردم می پردازند و امید دارند که در ازای میلیاردها دلار توسط شرکت های بزرگ جمع آوری اطلاعات خریداری شوند. وقتی حرص و طمع با زرق و برق و چیزهای جعلی جمع می شوند حباب ناپایداری درست می شود: افراد زیادی می خواهند پولدار شوند بدون اینکه چیز معنا داری برای مردم انجام دهند، یک چیزی برای پیشرفت و بهبود وضع زندگی. استیو بر پول متمرکز نبود او عاشق محصولات بود. |
اسلینگر: ساعت های هوشمند کنونی یک مساله مهم را متوجه نشده اند: به نظر من احتیاجی به وسیله اضافی برای ارتباط با تلفن هوشمندی که در دست یا جیب کاربر است، وجود ندارد! اینکه تلاش کنیم تا وسایل تکنولوژیک –به ویژه وسایل ارتباطی- به حالت پوشیدنی و به تن آراستنی در آید کار معقولی است ولی باید خود یک وسیله کاملی باشد. همچنین باید نفاطی غیر از مچ دست برایشان در نظر گرفته شود چون برای مچ دست آراستنی های دیگری - که معمولا با ارزش تر هستند- در نظر گرفته شده است مثل ساعت معمولی برای مردان که می تواند تا ده ها هزار دلار بیارزد! شما هیچ وقت یک ساعت قیمتی لوکس را کنار نمی گذارید که یک تکه پلاستیک و آلومینیوم را به دست کنید! به همین دلیل است که اپل الان در حال استخدام مدیران سطح بالا از شرکتهای ساعت ساز لوکس سوئیس است. اگر اپل محصول آی واچ خود را عرضه کند باید از لحاظ کارکرد، طراحی و پرستیژ بر آی فون برتری داشته باشد والا هر چیز دیگر منطقی نیست.
مک فون (Macphone) طراحی شده در سال 1984 توسط اسلینگر - ایده ای که شاید پدر تبلت ها و گوشی های هوشمند کنونی باشد.
سوال: در مورد آینده تکنولوژی های پوشیدنی چه نظری دارید؟
یک طراح همیشه باید آینده را مجسم کند. در حوزه های تک من در حال طراحی چیزهایی هستم که مردم به تن کنند. تکنولوژی دیجیتال هم اکنون به حسگرهای (سنسورهای) هوشمند گسترش پیدا کرده و نهایتا به صورت بخشی از بدن ما در خواهد آمد. یک طراح باید همیشه فکر کرده و در طراحی آینده را در نظر بگیرد. در حال حاضر آنچه که دانشمندان در آزمایشگاه ها بر آن کار می کنند مثل امواج الکترومغناطیسی که برای بهبود کارکرد مغز به کار می روند بسیار الهام بخش است. ما در آینده صاحب ماشین هایی خواهیم شد که فکر کردن ما را بهبود می بخشند و ما طراحان باید در فکر آفریدن مفاهیم انسانی باشیم پیش از آنکه دانشمندان غولهای بی شاخ و دم تکنولوژیک بسازند.
سوال: در مورد وضعیت امروز اپل چه نظری دارید؟
اسلینگر: سرجمع با تمام انتقادها -از جمله انتقادهای خودم- اپل یک شرکت فوق العاده است که کاملترین تجربه مشتری را ارایه می دهد، از طراحی و فن آوری گرفته تا مهندسی، برنامه نویسی، تولید، خرید و پشتیبانی. مردم در شانگهای، نیویورک و میلان صف می کشند تا محصولاتش را بخرند. فروشگاه های اپل بسیار هوشمندانه طراحی شده اند، در آنها محصولات تکنولوژیکی مثل محصولات شانل و لویی ویتان عرضه می شوند. استیو جابز متوجه شد که اگر محصولاتش را در فروشگاهی مثل Best Buy و یا Dixons عرضه کند آنها ارزش خود را از دست می دهند دلیلش هم نحوه افتضاح عرضه و نمایش محصولات در آنجاست. اپل تمام فرآیندها از الف تا ی، از زنجیره تامین گرفته تا تعامل با مشتری کنترل می کند و به خاطر همین در حال حاضر غیر قابل شکست است. این ارزش راستین اپل و جالبترین میراث استیو است. خطری که اپل را تهدید می کند اینست که آنها بر اثر موفقیتشان احساس بی خیالی و راحتی کنند و -همانگونه که قبلا هم اتفاق افتاده- دوباره فراموش کنند که انقلابی و خلاق باشند. هیچ کس نمی تواند برای همیشه جلودار باشد اگر نوآوری نکند و همیشه خودش را مورد انتقاد قرار ندهد.
تبلت مک (Mac Tablet) طراحی شده در سال 1982
سوال: این روزها چه می کنید؟
اسلینگر: من نیمه-بازنشسته هستم و در چین درس می دهم جاییکه یک دانشگاه برای طراحی و نوآوری استراتژیک بنیاد نهاده ام که شامل طراحی صنعتی، برندسازی، ارتباطات و استراتژی کسب و کار است. همچنین به مدیران شرکت ها در زمینه ساختن برندهای جهانی را با کاربرد طراحی کمینه گرا و موجز –که درآن کمتر و ساده تر بیشتر و بهتر نتیجه می دهد- مشاوره می دهم. در ضمن کتاب می نویسم تا تجربیاتم را با طراحان و کارآفرینان جوان در میان بگذارم و آنها سریع تر یاد بگیرند. وقتی پیرتر می شوی باید بیشتر فکر کنی و کمتر انجام بدی، من هم دارم همین کار را می کنم!